و خدا فریاد تشنه ی زمین را شنید مهری کیانوش راد، اهواز 98
سال ها رمین از بی آبی رنج می برد ، رودها خشکیدند، ریزگردها در فضای برهوت خوزستان به جولان در آمدند و زمین
فراموش کرد؛ طعم آب را و مردم یادشان رفت؛ مسیر آب را .
کسانی که باید به فکر زمین و مردم باشند ؛ هر دو را فراموش کردند.
خوزستان فراموش شد.
خوزستانی که زخم جنگ را بر پیکر خود داشت و بالاتر از قهرمانی که کریمانه از خود گذشت تا ایران حفظ شود ؛فراموش شد.
خوزستانی که در رگ های خود ، با طلای سیاه خود؛ حیات را به ایران هدیه می کرد؛ فراموش شد.
در بستر آب خانه ساختند و به شادی خشکی زمین آواز سردادند.
رمین رو به آسمان کرد و به طلب باران و جامه سبز و پرطراوت خود از خدا کمک خواست.
به نیاز زمین پاسخ داده شد و آبی به اندازه سرسبزی او هدیه شد.
رودها پرآب شدند و رمین تشنه سیراب شد.
انسان رنجیده و مکدر به خانه ی خود در مسیر رودها نگاه کرد ، به خانه های سست خود که در مسیر آب روان بودند،
به بی تدبیری خود و .
انسان بر زمین و طبیعت در همه ی سال ها جفا کرده بود
باران به اندازه نیاز زمین جاری شده بود.
ارتفاع سکوت mkianooshrad
درباره این سایت