پیشگویی پیام رسان کربلا

امام سجاد چشمش بر پیکر غرق به خون پدرش ، عموزاده ها و برادر ها افتاد. ناله ای بلند سر داد. زینب هراسان خود را به او

 رساند ، دلداریش داد  و از او خواست شکیبایی پیشه کند .

امام سجاد با اندوه گفت: چگونه شکیبایی کنم ، در حالی که همه ی عزیزان خود را غرق در خون ، بر خاک می بینم.

زینب با همه ی توان سعی کرد ؛ اندوه ش را کنترل کند . به یادگار  برادرش گفت:

عزیز دلم ، یادگار برادرم ، اندوه به خود راه نده. این واقعه ای بوده که از گذشته های دور ، جدم رسول خدا ، آن را خبر داده است.

ای میوه ی دلم ، جماعتی می آیند و اجساد مطهر شهدا را دفن می کنند.

روزی اینجا زیارتگاه کسانی می شود ؛ که از دور و نزدیک به عشق حسین علیه السلام به این سرزمین خواهند آمد ، تلاش

سلاطین کفر در نابودی مزار آن ها به نتیجه نمی رسد.

سخنان زینب -س- آرامش را به امام سجاد علیه السلام بازگرداند.

به دستورعمرسعد ، کاروان به راه خود ادامه داد. 

اشتراک با ذکر مأخذ ، از کتاب زینب -س- احیاگر تشیع


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایرانی گیمز فانوس خیال سوالات تستی پکیج شوفاژ گازی فروش حبوبات ایرانی و خارجی خمیازه‌های همیشه ... Gape forever پاتوق همه ツ پاتوق دوستانツ پاتوق کده آشپزخانه ما تجهيزات و دريچه هاي تنظيم و توزيع هوا خاطرات آقای کم حرف