دیروز عاشورا بود
دیروز عاشورا بود
من 72 بار مردم، زنده شدم
72 بار تکرار تاریخ را دیدم
امروز ما ادامه ی دیروز است
حسین روح ی توست
آنگاه که آزاد می شوی
و زینب
شلاقی که مدام بر تن من می کوبد
ای شلاق بر من بتاز
ای شلاق بر ما بتاز
تا عریانی را عاشق شویم
ما به پوسته ها عشق می ورزیم
و من عشق را
تنهاترین می یابم
آنگاه که درد فرد بودن
مرا به جانب تو می کشاند
تا مرا در خود پناه دهی
دوتا شویم
و عشق که زبانه کشید
چشم می گشایم
تو محو شده ای
پله پله
باید
به او رسید.
درباره این سایت